10 قانون ساده برای نوشتن یک کتاب علمی عامه پسند
نگارش مقالات علمی بخش اصلی زندگی دانشگاهی است، اما در مورد انتشار کتاب برای مخاطبان گستردهتر، تفاوتهای قابل توجهی وجود دارد. بر اساس تجربه من از نوشتن و مشارکت در کتاب های علمی عمومی [ 3-5 ]، قوانین زیر نکات اصلی را که یک نویسنده نوپا باید در نظر بگیرد، از پیشنهاد اولیه تا تبلیغات پس از انتشار خلاصه می کند .
دوره آموزشی کتاب نویسی: از ایده تا چاپ یک کتاب
(یاد بگیرید چگونه یک کتاب منتشر شده توسط خود بنویسید و بازاریابی کنید که چگونه مشتری آن را خریداری نماید)
مقدمه:
نوشتن یک کتاب هنری است که نیازمند مهارتهای خاصی است. از ایدهگرفتن تا نوشتن پایان داستان، هر مرحلهای در فرایند نوشتن کتاب مهم است. در این دوره آموزشی کتاب نویسی، با مراحل و تکنیکهای مختلف برای نوشتن کتاب آشنا میشوید و نحوه ایجاد یک اثر موفق را فرا میگیرید.
مرحله ۱: ایدهگرفتن
در این مرحله، شما با روشهای مختلف برای به دست آوردن ایدههای خلاقانه برای کتابتان آشنا میشوید. از تکنیکهای مانند نوشتن خودکار، تفکر خودکار، و تحقیق گسترده استفاده میشود تا به شما کمک شود ایدههای منحصر به فرد و جذاب برای کتابتان پیدا کنید.
مرحله ۲: برنامهریزی
در این مرحله، شما نیاز دارید تا برنامهریزی دقیقی برای کتابتان انجام دهید. از ایجاد یک ساختار داستانی منسجم تا تعیین شخصیتها، مکانها و رویدادهای کتاب، همه در این مرحله مورد بررسی قرار میگیرند. برنامهریزی دقیق به شما کمک میکند تا در طول نوشتن کتاب، از دست رفتگی و کوبیدگی جلوگیری کنید.
مرحله ۳: نوشتن اولیه
در این مرحله، شما با نوشتن اولیه کتابتان آغاز میکنید. این مرحله میتواند چالشی باشد، اما با استفاده از تکنیکهایی مانند نوشتن جریان و نوشتن بدون توقف، میتوانید به راحتی از آن عبور کنید. در این مرحله، تمرکز خود را بر روی نوشتن و ایجاد ایدههای جدید حفظ کنید.
مرحله ۴: ویرایش و بهبود
بعد از اتمام نوشتن اولیه، ویرایش و بهبود متن شما ضروری است. در این مرحله، شما با تکنیکهای ویرایشی مانند برش کلمات اضافی، تغییر ساختار جملات، و بهبود جریان داستان آشنا میشوید. این مرحله به شما کمک میکند کتابتان را بهبود بخشید و از جذابیت و قوت آن اطمینان حاصل کنید.
مرحله ۵: نشر و انتشار
در این مرحله، شما با مراحل نشر و انتشار کتابتان آشنا میشوید. از انتخاب ناشر و تدوین یک پروپوزال بازاریابی تا توزیع و تبلیغ کتاب، همه در این مرحله مورد بررسی قرار میگیرند. هدف شما در این مرحله، رسیدن به خوانندگان بیشتر و موفقیت در بازار کتاب است.
نتیجه:
دوره آموزشی کتاب نویسی به شما ابزارها و تکنیکهای لازم برای شروع نوشتن کتاب و خلق یک اثر موفق را میدهد. با طی کردن این دوره، شما قادر خواهید بود ایدههای خلاقانه خود را به داستانهای جذاب تبدیل کنید و کتابتان را به مرحله نشر و انتشار برسانید. پس با اطمینان شروع کنید و داستانهایتان را با جهان به اشتراک بگذارید.
مدرس دوره آموزشی کتاب نویسی :
دکتر سعید جوی زاده
قانون 1: ایجاد تجربه نوشتن
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می گوید برای نوشتن یک رمان خوب، باید یک پیش نویس کامل بنویسید، آن را در کشو بگذارید، سپس آن را فراموش کنید و شروع به کار کنید که چه کتابی واقعی می شود. غیرداستانی مشابه است. نوشتن به مقدار زیادی تمرین نیاز دارد، به این معنی که ایده خوبی است که ابتدا مجموعه ای از مقالات، داستان ها و پست های وبلاگ ایجاد کنید. همه این تلاش ها به نتیجه نمی رسد. این احتمال وجود دارد که بسیاری از کلمات شما منتشر نشده باقی بمانند. با این حال، نوشتن منظم به این معنی است که می توانید سبک خود را کشف و اصلاح کنید. در این فرآیند، بسیاری از مهارتهای لازم برای نوشتن کتاب، از پیدا کردن داستانها و طرح ایدهها گرفته تا ساختاربندی و ویرایش محتوا، را توسعه خواهید داد. همچنین به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که آیا واقعاً می خواهید در یک پروژه کتاب شرکت کنید یا خیر.
قانون 2: موضوع مناسب را پیدا کنید
اگر ایده ای برای کتاب دارید، دو سوال اصلی وجود دارد که باید در نظر بگیرید. چرا این کتاب نیاز به چاپ دارد؟ و چرا شما فردی هستید که آن را می نویسید؟ اگر موضوع به موقع و جدید باشد (یا برداشت جدیدی از یک موضوع آشنا ارائه دهد) کمک می کند. سعی کنید به آنچه در میان مدت مهم است فکر کنید: تاریخ انتشار نهایی شما ممکن است سه تا چهار سال دیگر باشد، بنابراین آنچه در حال حاضر در اخبار است ممکن است هنوز موضوعی نباشد. همچنین باید در مورد ارتباط سوابق تحصیلی شما با کتاب فکر کنید. اگرچه ممکن است تمرکز بر حوزه تحقیقاتی خاص خود آسانتر به نظر برسد، اما بیان یک داستان گستردهتر مزایایی دارد. اولاً، به احتمال زیاد به یک خواننده عمومی مرتبط است، که ممکن است به طور گسترده به رشته شما علاقه مند باشد اما علاقه چندانی به یک کتاب کامل در مورد یک موضوع فرعی ندارد. دوم، میتواند نوشتن کتاب را برای شما جذابتر کند، زیرا میتوانید در حین تحقیق و نوشتن، چیزهای جدیدی کشف کنید.
قانون 3: یک نماینده بگیرید
اگر می خواهید یک کتاب تجاری بنویسید (یعنی برای مخاطبان عام)، داشتن یک نماینده ادبی به شما کمک می کند. اگرچه آنها معمولاً حدود 15٪ از درآمد شما را کاهش می دهند، اکثر ناشران به یک ارسالی نگاه نمی کنند مگر اینکه از یک نماینده معتبر باشد، و بهتر است که 85٪ پیش پرداخت کتاب از یک ناشر خوب باشد تا 100٪ بدون هیچ. . نمایندگان همچنین پیشنهاد کتاب را ویرایش میکنند، به ناشران پیشنهاد میدهند، درباره قراردادها مذاکره میکنند، درباره مشکلات احتمالی مشاوره میدهند و حق امتیاز را مدیریت میکنند.
چگونه نماینده می گیرید؟ اگر ایده کتاب قوی دارید و اخیراً کاری را انجام داده اید که برجسته است، کمک می کند. اگر شما یک دانشگاهی معتبر هستید، ممکن است اکتشافات و پروژه های برجسته ای به نام خود داشته باشید. اگر جوان تر هستید، ممکن است برنده جایزه شده باشید یا سخنرانی هایی داشته باشید که توجه زیادی را به خود جلب کرده باشد. به یاد داشته باشید، نمایندگان و ناشران به دنبال امضای شما و همچنین کتاب هستند.
قانون 4: یک پیشنهاد بنویسید
کتابهای غیرداستانی عموماً در قالب یک پیشنهاد به ناشران ارائه میشوند. مانند کمک هزینه های تحقیقاتی، قراردادهای خاصی وجود دارد که باید رعایت شود [ 6 ]. پیشنهادها معمولاً از حدود 5000 کلمه تشکیل شده است که نشان می دهد کتاب چه چیزی را پوشش می دهد، چرا شما صلاحیت نوشتن آن را دارید و رقابت چیست. نویسندگان اغلب یک فصل نمونه را نیز معمولاً از اواسط کتاب ارسال می کنند تا به ناشر ایده ای از سبک نوشتاری خود (که به معنای چند هزار کلمه دیگر است) ارائه دهند. اگر این زیاد به نظر می رسد، برای نویسندگان داستان که عموماً باید اول رمان را تمام کنند، فکر نکنید. یک نماینده خوب به شما کمک می کند تا پروپوزال را ویرایش کنید تا آن را به بهترین شکل ممکن درآورید. اگرچه باید به توصیه های آنها گوش دهید، اما مهم است که با تمرکز کتاب راحت باشید. چیزهایی را اضافه نکنید که راضی نیستید (یا واجد شرایط) بنویسید.
قانون 5: پیشنهاد به ناشران
پس از آماده شدن پروپوزال، نماینده شما آن را برای ده ها سردبیر در ناشران مختلف ارسال می کند. این به احتمال زیاد منجر به ده ها ایمیل رد می شود. علیرغم داستانهای کلاسیک طردهای شرورانه (نوپف مزرعه حیوانات اورول را «احمقانه و بیمعنی» نامید [ 7 ])، ردها اغلب مؤدبانه و معقول هستند. برخی از ویراستاران ممکن است اخیراً کتابی با موضوعی مشابه به دست آورده باشند یا در گذشته عملکرد بدی با آن ژانر داشته باشند. یا ممکن است این ایده را دوست داشته باشند، اما تیم فروش آنها – که در نهایت کتاب را به خرده فروشان عرضه می کنند – این کار را نمی کنند.
اگر یک ویرایشگر علاقه مند باشد، اغلب با شما تماس تلفنی می گیرند تا درباره برنامه های شما بیشتر بدانند و به شما این فرصت را می دهند که در مورد برنامه های آنها بیشتر بدانید. سپس، اگر همه چیز خوب باشد، پیشنهادها شروع میشوند. ناشران معمولاً پیش پرداختی را در مقابل حق امتیاز ارائه میکنند، با پولی که در چندین پرداخت، به عنوان مثال، پرداخت در امضا، تحویل دستنوشته، جلد گالینگور، و چاپ شومیز تقسیم میشود. بنابراین، یک عدد تیتر بزرگ در نهایت ممکن است در طول سه سال یا بیشتر تقسیم شود. اما نکته مثبت این است که اغلب امکان امضای قراردادهای زبان خارجی و همچنین قراردادهای انگلیسی وجود دارد.
قانون 6: ساختار و صدای خود را پیدا کنید
اول شخص یا سوم شخص؟ روایت محور یا توضیحی؟ سبک دل یا جدی؟ کتابهای علمی محبوب طیف وسیعتری از سبکهای نوشتاری را نسبت به مقالات دانشگاهی امکانپذیر میسازند. در پروپوزال، ساختار کلی کتاب را تشریح کرده اید، اما همچنین باید تصمیم بگیرید که بخش ها و فصل های جداگانه چگونه با هم هماهنگ شوند. ممکن است بخواهید شخصیتهای خاصی را دنبال کنید یا حکایات و تاریخ را برای ایجاد انگیزه در محتوای علمی بگنجانید. اگر بتوانید درگیریها و کشمکشهایی را که علم را شکل داده است نشان دهید، به جذب خوانندگانتان به تحقیق کمک میکند [ 8 ].
نوشته شما همچنین دارای شخصیت خواهد بود – “صدای” شما در صفحه – و این بر احساس کتاب تأثیر می گذارد. برخی از نویسندگان صداهای بسیار متمایز و احتمالاً حواس پرتی دارند. در نوشتارهای علمی عامه پسند، اجتناب از فشرده سازی برای خواننده بسیار مهم است. اگرچه آنها ممکن است اصطلاحات علمی را ندانند، اما اگر به خوبی آنها را توصیف کنید، باید بتوانند مفاهیم را درک کنند. همانطور که ضرب المثل قدیمی رسانه می گوید، هرگز دانش خوانندگان خود را دست کم نگیرید یا هوش آنها را دست کم نگیرید [ 9 ].
قانون هفتم: تحقیق و مصاحبه
یک کتاب علمی رایج ۲۵۰ صفحهای شامل حدود ۷۵۰۰۰ کلمه است. اگر موافقت کنید که اولین پیش نویس را در 18 ماه تحویل دهید، به طور متوسط حدود 1000 کلمه در هفته جواب می دهد. با این حال، پشت این سخنان کوهی از تحقیق و مصاحبه نهفته است. بسته به تمرکز کتاب، ممکن است لازم باشد آرشیوها، روزنامه ها و بیوگرافی ها را مرور کنید یا حتی شبیه سازی ها را اجرا کنید و داده ها را تجزیه و تحلیل کنید. هنگام تحقیق در مورد یک موضوع، ارزش آن را دارد که در صورت امکان منبع اصلی را ردیابی کنید. همانطور که حقایق در مقالات آکادمیک ممکن است در طول چندین نقل قول به بیراهه بروند [ 10 ]، نقل قول ها و داستان های معروف ممکن است غیرمعمول باشند [ 11 ].
این کمک می کند تا با افرادی که در زمینه موضوع کتاب شما درگیر هستند مصاحبه کنید. شغل شما ممکن است در اینجا به نفع شما باشد: محققان می توانند از صحبت با یک همکار دانشگاهی خوشحال تر باشند تا یک روزنامه نگار. با این حال، همچنان پیروی از شیوه های خوب روزنامه نگاری مهم است. مصاحبه ها باید ضبط شوند، و شما باید مکالمات خود را ضبط کنید تا از نقل قول های دقیق اطمینان حاصل کنید [ 12 ]. تحقیق، مصاحبه و نوشتن تلاش زیادی میطلبد که باید با کار آکادمیک متعادل شود. مدیریت خوب زمان ضروری است: عصرها، آخر هفته ها و تعطیلات خاصی را برای کتاب کنار بگذارید. در تجربه من، یک روز نوشتن خوب حدود 500 تا 1000 کلمه اضافه می کند.
قانون 8: ویرایش و دوباره ویرایش کنید
هنگامی که پیش نویس اولیه آماده شد، به چندین دور ویرایش نیاز دارد. بسیاری از قوانین نوشتن و ویرایش مقالات [ 13 ، 14 ] در مورد کتاب های علمی رایج نیز اعمال می شود. از جملات و قیدهای طولانی و پیچیده خودداری کنید. اطمینان حاصل کنید که ساختار منطقی واضحی وجود دارد. از همکارانی که ترسی از نقد کار ندارند، بازخورد دریافت کنید. احتمالاً بیشتر وقت خود را صرف تحقیق و نوشتن در مورد موضوعاتی میکنید که به خوبی نمیدانید، بنابراین به بخشهایی از کتاب که در آنها در زمینه آشنا هستید، توجه ویژه داشته باشید. این جایی است که خطاهای ساده می توانند وارد شوند. اطمینان حاصل کنید که همچنین متوجه شده اید که چه چیزی باعث نقض حق نسخه برداری و افترا می شود، به خصوص اگر رویدادهای بحث برانگیز را پوشش می دهید [ 15 ]. ناشر شما نیز باید بتواند در این مورد به شما کمک کند.
هنگامی که نسخه کامل را برای ناشر خود ارسال می کنید، دو مرحله اصلی ویرایش وجود خواهد داشت. مانند هر نشریه دیگری، سردبیر اصلی در مورد جنبه های گسترده ای مانند محتوا و ساختار مشاوره خواهد داد. ویراستاران بعداً با دستور زبان و جمله بندی سروکار دارند. اگر هم قرارداد ایالات متحده و بریتانیا را امضا کرده اید، ممکن است لازم باشد نسخه خطی را برای مخاطبان هر طرف اقیانوس اطلس «ترجمه» کنید.
قانون 9: برای تبلیغات خود برنامه ریزی کنید
حدود شش ماه قبل از تاریخ انتشار، ناشر شما شروع به افزایش سرعت برای راهاندازی میکند. آنها معمولاً ده ها نسخه مروری از کتاب را برای طیفی از خبرنگاران، تهیه کنندگان و ویراستاران ارسال می کنند. آنها همچنین نسخههایی را برای نویسندگان و دانشگاهیان معروف پست میکنند تا «مطالعهها» را جمعآوری کنند (آن نقل قولهایی که اغلب در چاپهای اول کتابها میبینید). اکثر ناشران دارای تبلیغات داخلی هستند و به شما کمک می کنند مقالات مرتبط با کتاب را در روزنامه ها و مجلات ارائه دهید [ 16 ]. اینها معمولاً حدود 700 تا 800 کلمه هستند که داستان ها و ایده هایی از کتاب را برجسته می کنند که برای خوانندگان خاصی جالب است.
خیلی وقتها، اولین کتاب بدون تبلیغات زیاد، نسخههای زیادی به فروش میرسد. با این حال، به نظر می رسد که یک پیوند بسیار قوی بین فروش و تلاش های تبلیغاتی سنتی وجود دارد. اگر کتابی در روزنامههای مهم بررسی یا نمایش داده شود یا در رادیو یا تلویزیون ذکر شود، میتواند رتبهبندی آمازون را ارتقا دهد.
قانون 10: زیاد صحبت کنید
در نزدیکی تاریخ عرضه کتاب، ناشر شما میتواند در ردیف کردن مصاحبهها، که ممکن است شامل رادیو، پادکست، روزنامه و تلویزیون باشد، کمک کند. اگر قبلاً مخاطبینی در رسانه دارید، ایده خوبی است که با آنها تماس بگیرید و ببینید آیا آنها نیز علاقه مند هستند یا خیر. همچنین ممکن است گزینه ای برای سخنرانی عمومی درباره کتاب وجود داشته باشد. اینها ممکن است رویدادهای یکباره یا کنفرانس های متمرکز بر فناوری و/یا کسب و کار با چندین سخنران دیگر باشند. هر رویداد شامل زمانها و مخاطبان کمی متفاوت است، بنابراین اگرچه ممکن است بخواهید چند موضوع تکرار شونده را شامل کنید، اما باید برنامهریزی کنید که انعطافپذیر باشید.
جلوگیری از تبلیغات در تضاد با کار علمی شما ممکن است دشوار باشد. در برخی موارد، ممکن است لازم باشد رویدادهای مرتبط با کتاب را به دلیل تعهدات علمی موجود رد کنید. این مرحله تبلیغاتی بسیار کار است، اما می تواند بسیار سرگرم کننده نیز باشد. پس از ماه ها کار به تنهایی روی کتاب، فرصتی است تا داستان ها و ایده های کتاب خود را با مخاطبان بیشتری به اشتراک بگذارید. به عنوان یک نویسنده، دیدن اینکه مردم از چیزی که شما خلق کرده اید لذت می برند، احساس فوق العاده ای است.
بدون نظر