دانش مخاطرات و پدافند غیرعامل به بررسی رفتارها، ساختارها و کیفیت محیط زندگی انسانها طی دوران حیاتشان میپردازد و در تلاش است تا وقایع، پدیدهها، فرایندها و فعالیتهایی که ممکن است برای افراد، جوامع و محیط زندگی آنها، زیانهای جانی، مالی و معنوی دربر داشته باشد را مطالعه نماید. از این دیدگاه مخاطرات به آن دسته از خطرهای بالفعل و بالقوه اطلاق میشود که ارزشهای حیاتی یک کشور یا یک جمعیت انسانی را در ابعاد مختلفی مانند تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت ملی، نظام حاکم و نهادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ایدئولوژی، فرهنگ و افتخارات ملی و… به خطر میاندازد.
مخاطرات انسانی، شامل مخاطراتی است که به واسطة اعمال و رفتار انسان در نتیجة سیاستگذاری و اجرای آن سیاستها در فضای جغرافیایی رخ میدهد و دربرگیرنده دامنة وسیعی از مخاطرات مانند جنگ، افزایش جمعیت، بحرانهای سیاسی و اجتماعی، تروریسیم، حفرههای دولت، نابرابریهای منطقهای، مواد مخدر، آلودگیهای زیست محیطی و… است.
آنچه مشخص است این است که قسمت عمده این مخاطرات و مشکلات تابع تصمیمات خود انسان و محصول اعمال و فعالیتهای بیمحابای خود اوست. به خصوص وقتی صحبت از تصمیمات و سیاستهای دولتها به میان میآید، آشکار میشود که سیاستهای دولتها در زمینه ایجاد خطرات ریز و درشت بسیار تعیینکننده و حائز اهمیت است. بنابراین برای کاهش خطرات و یا جلوگیری از وقوع آنها باید علاوه بر افراد عادی و شهروندان کشورها، رفتار دولتها و حکومتها را نیز در قالب علوم مربوطه به خصوص عمران و معماری و شهرسازی مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
لذا، در این فصل به مفاهیم و اصطلاحات در خصوص پدافند غیرعامل و مدیریت ساخت و ساختمانسازی و مبانی نظری موضوع و کاربردهای موضوع در مدیریت ساخت میپردازیم. همچنین، به تاریخچه و سوابق پدافند غیرعامل در کشورهای جهان و کاربرد پدافند غیرعامل در معماری ـ شهرسازی، عمران و…..خواهیم پرداخت.
مفاهیم و اصطلاحات
1-1. تعريف پدافند غيرعامل
پدافند غيرعامل عبارت است از مجموعه اقدامات غيرمسلحانهاي كه بهكارگيري آنها موجب افزايش بازدارندگي، كاهش آسيبپذيري، ارتقاء پايداري ملي، تداوم فعاليتهاي ضروري و تسهيل مديريت بحران در برابر تهديدات و اقدامات نظامي دشمن ميگردد.
1-2. مفهوم پدافند غيرعامل
منظور از پدافند غيرعامل در اين مبحث حفظ جان و مال انسان در برابر حوادث، تهديدات و استمرار فعاليتهاي اساسي و ضروري مردم، تضمين تداوم تأمين نيازهاي حياتي مردم(از قبيل آب، نان و غذا، پناهگاه، انرژي، ارتباطات، بهداشت و امنيت) و سهولت در اداره كشور در شرايط بروز تهديد و بحران ناشي از تجاوزات خارجي در مقابل حملات و اقدامات خصمانه و مخرب دشمن از طريق طرحريزي و اجراي طرحهاي دفاع غيرعامل و كاهش آسيبپذيري نيروي انساني و مستحدثات و تأسيسات و تجهيزات حياتي و حساس كشور ميباشند.
قابليتهاي دفاع غيرعامل عبارتند از: تأمين امنيت رواني و امنيت جاني با پيشبيني اقدامات ايمني، امنيتي، احتياطي در برابر تهديدات و ايجاد بستر مناسب در جهت تلفيق سياستهاي دفاعي در برنامه پيشرفت پايدار همراستا با سياستهاي توسعه و پيشرفت همه جانبه كشور با تأكيد بر توسعه پدافند(دفاع) غيرعامل كه پايدارترين و ارزانترين روش دفاع و مناسبترين راهكار افزايش آستانه مقاومت ملي در شرايط بحران و پشتوانه اقتدار، عزت و پايداري كشور و صلح آميزترين و فطريترين روش دفاع بشر در برابر همه حوادث ميباشد.
بنابراين بهمنظور كاهش آسيبپذيري ساختمانها در برابر تهديدات نظامي، مجموعهاي از اقدامات و تدابير و ملاحظات لازم شامل ايمنسازي، مستحكمسازي، پيشبيني سامانههاي جايگزين، تسهيل مديريت بحران در زيرساختها و مكانيابي، در حوزه ساختمانسازي استفاده مي شود.
1-3. تهديدات
تهديدات از نظر ماهيت به سه دسته تقسيمبندي ميشوند:
– تهديدات نظامي كه شامل كليه تهديدات هوايي، زميني، دريايي، تروريستي و امنيتي ميباشد.
– تهديدات طبيعي كه شامل كليه تهديدات از قبيل زلزله، سيل، طوفان و… ميباشد.
– تهديدات صنعتي شامل كليه تهديدات ناشي از حوادث خسارت بار صنعتي از قبيل نشت شيميايي كارخانجات، نشت هستهاي و… مي باشد.
1 – خطرات و تهديدات مندرج در اين مقررات شامل تهديدات انسانساز، و محدود به تهديدات انفجار و پيامدهاي آن مانند انفجار ناشي از اصابت غيرمستقيم هرگونه سلاح متعارف و مواد منفجره ميباشد.
2 – ساختمانها و تأسيسات در معرض انفجارهاي بسيار بزرگ از جمله انفجارهاي هستهاي مشمول ضوابط و مقررات اين مبحث نميباشد.
طبق تعاريف رسمي از پدافند غيرعامل، تعريفي در زير جهت آشنايي با موضوع ارائه ميگردد. مجموعه اقدامات غيرمسلحانه كه موجب كاهش آسيبپذيري نيروي انساني، ساختمانها و تاسيسات و تجهيزات و شريانهاي كشور در مقابل عمليات خصمانه و مخرب دشمن و يا كاهش مخاطرات ناشي از سوانح غيرطبيعي ميگردد پدافند غيرعامل ناميده ميشود.
1-4. کوچک سازی
کوچکسازی عبارت است از احداث مراکز و تاسیسات حیاتی حساس و مهم در کوچکترین حجم کالبدی ممکن به منظور کاهش درصد احتمالی ویرانی و آسیبپذیری آن. هدف اصل پراکندگی و کوچکسازی حفظ بقا، کاهش خسارت ناشی از تخریب حوادث و بالا بردن مقاومت و پایداری کاربریهای مهم، حیاتی و حساس در مواجهه با الگوهای خطرپذیری احتمالی میباشد، (محمدی ده چشمه،1392).
این سیاست سبب میگردد تا اگر در زمان جنگ، انفجار احتمالی و یا رخداد حوادث پیشبینی نشده، کاربری ویژهای در معرض تهدید قرار گرفت، پراکندگی و تفرق عناصر کالبدی و حساس مورد تحاجم، موجب گردد تا تهدید، حجم کمتری از تخریب برجای گذارد. در این ارتباط فرم شهر و استراتژی پراکنش فضایی جمعیت، امکانات و خدمات شهری تاثیر قابل توجهی را بر دفاعپذیر نمودن فضاهای شهری برجای میگذارد، (موسوی،1389).
كوچكسازي مسكن عبارتست از فضايي كه با حداقل امكانات، شرايط مناسب زيستي- سكونتي را جهت رشد مادي و معنوي ساكنان خود فراهم ميسازد. منتهي موفقيت چنين رويكردي ميبايست با توجه به شرايط اجتماعي، اقتصادي و طبيعي هر مكان انجام گيرد، (مشکینی، 1394).
سیاست کوچکسازی و آپارتمانسازی در کشور پایة دسترسی به اهدافی است که برخی از آنها عبارتند از:
- افزایش کیفیت ساختمانهای مسکونی با استفاده از اصول فنی
- صرفهجویی در هزینههای ساخت و کاهش قیمت تمامشدة واحدهای مسکونی
- تطبیق و هماهنگسازی تعداد بیشتری از واحدهای مسکونی جهت عرضه به خانوارهای فاقد مسکن
- استفادة بیشتر از زمین و در نتیجه کاهش سهم زمین در قیمت تمامشدة واحدهای مسکونی
- صرفهجویی در مصرف انرژی و آب و تجهیزات داخلی
- کاهش روحیة تجملگرایی و محدود نمودن آن، (قدیری، بهزاد،1390).
کوچکسازی یکی از اهدافی است که در راستای سیاستهای بخش مسکن قرار دارد و نیز در جهت توان خرید متقاضیان مسکن و افزایش کارایی است و لذا از نظر بنگاه اقتصادی مورد توجه است.
از اهداف اصلی انبوهسازی و کوچکسازی مسکن، صرفهجویی در مصالح، نیروی انسانی، هزینه، فضا و خدمات شهری است.
1-5. واژه پدافند
از نظر واژهشناسي، واژه «پدافند» از دو جزء «پد» و «آفند» تشکيل شده است. در فرهنگ و ادب فارسي «پاد» يا «پد» پيشوندي است که به معاني «ضد، متضاد، پي و دنبال» بوده و هر گاه قبل از واژهاي قرار گيرد معناي آن را معکوس مينمايد. واژه «آفند» نيز به مفهوم «جنگ، جدال، پيکار و دشمني» است، (دهخدا،1351).
صدري افشار واژه «پدافند» را از نظر لغوي همتراز با واژه «دفاع» و مشتمل بر «کارهايي که براي پيشگيري از حمله دشمن يا پيروزي او در حمله انجام ميگيرد» بيان نموده است، (صدری،1373). او واژه «دفاع را فقط داراي معناي نظامي دانسته و معاني زير را براي آن بر شمرده است:
- ايستادگي در برابر حمله يا پيشگيري از پيامدهاي آن.
- هر عملي براي پيشگيري از پيروزي دشمن يا حريف.
- افراد، نيروها يا وسايلي که اين کار بر عهده آنهاست مثل دفاع ضد هوايي.
بدين ترتيب وي هيچگونه تمايزي ميان تعريف دو واژه «پدافند» و «دفاع» قائل نشده است. ارتش، پدافند را شامل کليه اقداماتي مي داند که به منظور محدود نمودن آثار حملات دشمن است.
در منابع لاتين، معادل دقيق عبارت پدافند غيرعامل Passive Defence به کار برده ميشود. ولي عبارت «پدافند غيرعامل» به صورتهاي مختلفي بيان شده است که عمدتا در نکته «محافظت از غيرنظاميان» داراي وجه اشتراک هستند. تمايز اصلي «پدافند عامل» از «پدافند غيرعامل» تاکيد بر عمليات نظامي و «پاسخ به آتش با آتشي قويتر و کوبندهتر» است، در حالي که «توسعه قدرت نظامي و داشتن موضع قويتر نسبت به مهاجمان احتمالي» استراتژي کلاني است که هم در روشهاي تهاجمي و هم در روشهاي تدافعي داراي کاربردهاي گسترده و در عين حال مشابه ولي با نتايج متفاوت است.
زياري پدافند را بر دو نوع عامل و غيرعامل معرفي مينمايد. به نظر او پدافند غيرعامل به کارگيري اقدامات آفندي و تهاجمي با هدف ممانعت از پيشروي دشمن است، در حالي که پدافند غيرعامل عبارت است از «به کار بردن روشهايي که آثار زيانهاي ناشي از اقدامات دشمن بکاهد يا آن را به حداقل برساند». به بيان سادهتر، برخلاف پدافند عامل، در پدافند غيرعامل از هيچ نوع جنگ افزاري در برابر دشمن استفاده نميگردد، (زیاری،1378).
دکتر اصغريان جدي وجه تمايز بين پدافند عامل و غيرعامل را عامل انسان ميداند. به اين معنا که پدافند عامل را ابزاري ميداند که نياز به مديريت مستقيم و کاربري انساني دارد و مشتمل بر ابزار آلات جنگي، سازماندهي، آموزش و مديريت نيروهاست که در شرايط عدم حضور انسان، آن ابزار به خودي خود فاقد اعتبار است. در حالي که پدافند غيرعامل را امکانات معماري در زمينه مهندسي جنگ ميداند، بهگونهاي که بدون ابزار و توانمندي، نيروهاي رزمي و دفاعي را افزايش دهد. مانند پناهگرفتن درون سنگر يا استقرار در نقاط مرتفع. به نظر وي پدافند غيرعامل نيازي به حضور انسان نداشته و هر کسي آنجا را متصرف شود، راندمان دفاعي بيشتري در جنگ خواهد يافت، (اصغریان،1374).
در رديف (ب) ماده (1) از آئين نامه اجرايي بند (11) ماده (121) قانون برنامه چهارم توسعه کشور، تعريف پدافند غيرعامل بدين شرح ارائه شده است: «مجموعه اقدامات غيرمسلحانهاي که موجب کاهش آسيبپذيري نيروي انساني، ساختمانها و تاسيسات، تجهيزات و شريانهاي کشور در مقابل عمليات خصمانه و مخرب دشمن و يا کاهش مخاطرات ناشي از سوانح غيرطبيعي ميگردد، پدافند غيرعامل ناميده ميشود».
در مبحث 21 مقررات ملي ساختمان(پدافند غيرعامل)، هر اقدام غيرمسلحانهاي را که موجب کاهش آسيبپذيري نيروي انساني، ساختمان ها، تاسيسات، تجهيزات، اسناد و شريانهاي کشور در مقابل تهديدات انسانساز گردد، پدافند غيرعامل خوانده ميشود.
براي اولين بار واژه پدافند غيرعامل در كتاب «پناهگاه حفاظتي موقتي»(TM3-350) ديده شد. جلوگيري از عوارض «ش.م.ه» CBR در سال 1954 ميلادي در ستاد فرماندهي آمريكا، دستورالعمل كار قرارگرفت تا جوابگوي پديده جديد تهاجم شديد و غافلگيرانه اتمي باشد. در اين كتاب اصول طراحي پناهگاه و وروديها، اطاق تصفيه هوا، معماري داخلي و وسایل داخلي پناهگاهها مورد بررسي و طراحي قرار گرفته است.
در بانك اطلاعاتي معتبر (NTIS) آمريكا كه ميتوان از آن به عنوان سازمان برنامه بودجه آمريكا ياد کرد، براي هر علم و يا فني يک كد مشخص شده و کد پدافند غيرعامل در آن 74I ميباشد. در سال 1987 ميلادي در بانك اطلاعاتي NTIS، مقالهاي تحت عنوان ميزان اطمينان به پدافند غيرعامل معرفي گرديد كه اهميت پدافند غيرعامل را در مقابل نفوذ موشكهاي شوروي سابق، مورد توجه قرار داد. واژه پدافند غيرعامل غير از تهاجم هوايي، در پديدههاي ديگر غافلگيري از جمله خرابکاري، حفاظت فيزيکي، دفاع غيرنظامي، سيستم سخت افزاري رايانه و همچنين موقعيت فيزيکي ماهوارهها به کار رفته است.
پس از رخداد واقعه 11 سپتامبر، سازمان مديريت بحران فدرال امريکا FEMA، جهت کاهش خطر تهديدات تروريستي، به تفصيل به بحث پدافند غيرعامل در معماري پرداخته و تمهيدات متعددي را با توجه به کاربريهاي مختلف ارائه کرده است و همچنين ايجاد فضاي امن پناهگاهي در هر ساختمان را جهت استفاده در هنگام وقوع انواع خطرهاي طبيعي و تهديدات انسان ساز مورد تاکيد قرار داده است، .(FEMA)
1-6. دفاع غير نظامي
در منابع لاتين، عبارت «دفاع غيرنظامي» يا «دفاع شهري» برابر با عبارت Civil Defence است که مفهومي دو بعدي است. در گروه اول، دفاع غيرنظامي «محافظت از غير نظاميان در شرايط جنگي» معرفي ميشود و از اين رو مشتمل بر «بخشي از دفاع ملي است که در پي تمهيدات لازم بهمنظور کسب آمادگي کافي در برابر هر گونه حمله احتمالي يا باج خواهي از يک کشور» ميگردد. طبق اين تعريف، دفاع غيرنظامي بايد «ايمني اکثريت جمعيت غيرنظامي کشور و ادامه حيات آنان(در زمان جنگ) را تضمين نمايد».
از اين رو دفاع غيرنظامي به صورت سيستماتيک اهداف زير را دنبال مينمايد:
- به حداقل رساندن آثار حاصل از حملات نظامي بر جمعيت غيرنظامي؛
- مقابله فوري با شرايط اضطراري حاصل از چنين حملهاي؛
- بازيابي و برقراري تسهيلات و خدمات آسيب ديده در نتيجه چنين حملهاي.
در اين گروه از تعاريف «نحوه مواجهه و مقابله با آثار ناشي از حملات نظامي» مورد تاکيد قرار دارد و از اين رو عبارت «دفاع غيرنظامي» از نظر مفهومي معادل با عبارت «پدافند غيرعامل» محسوب ميگردد.
در گروه دوم دفاع غيرنظامي بر «محافظت از شهروندان در برابر آثار مخاطرات» تاکيد مينمايد و بنابراين طيف اهداف، اقدامات و روشهاي مقابله، گسترش مييابد. به همين دليل ميتوان تعريف اخير از دفاع غيرنظامي را يک تعريف عام محسوب نمود که پدافند غيرعامل بخشي از آن محسوب ميگردد.
براي مثال در کشور سوئيس دفاع غيرنظامي به معناي «برنامهريزي براي مقابله با آثار حوادث طبيعي و غيرطبيعي و نجات جان مردم و ايجاد فضاي امن چه در زمان وقوع حملات نظامي از سوي دشمن و چه در هنگام بروز حوادث ناگوار طبيعي همچون سيل، زلزله، طوفان، آتش سوزي و… (در زمان صلح) تعريف ميشود».
همچنين در کشور آلمان، دفاع غيرنظامي، «محافظت از افراد با به کارگيري روشهاي غيرنظامي در مقابل خرابيهاي ناشي از جنگ و نيز در پيشبينيهاي ضروري در زمان صلح» تعريف شده است. طبق اين تعريف، دفاع غيرنظامي در زمان جنگ «جزء لاينفک پدافند عامل» و در زمان صلح «عنصر مهمي در مديريت بحران» محسوب ميشود. در اين راستا هدف اصلي از پدافند غيرعامل در زمان جنگ «انجام اقدامات پيشگيرانه و تهيه ملزومات محافظت از افراد خودي در داخل مرزهاي ملي» تعريف شده است.
بنابراين از نظر مفهومي، پدافند غيرعامل که معادل لاتين آن Passive Defence است را به معناي دفاع در برابر تهاجمهاي نظامي دانستهاند. در مقابل عبارت «دفاع غيرنظامي يا دفاع شهري» قرار دارد که معادل لاتين آن Civil Defence است و در ادبيات فني معاصر آن را به معناي آمادگي و دفاع در برابر هر گونه سانحه – اعم از طبيعي يا انسان ساز- به کار ميبرند. در پارهاي از منابع فارسي مرز تفاوت ميان اين دو عبارت گاه ناديده گرفته ميشوند.
امروزه واژه پدافند در ادبيات فني طيف بسيار وسيع و گستردهاي از مفاهيم و اقدامات برنامهريزي، طراحي و اجرا را در سه مرحله قبل از بحران(به صورت آمادگي و هشدار)، حين بحران(به صورت شيوههاي مواجهه) و بعد از بحران(به صورت شيوههاي مقابله و مواجهه و بازتواني) شامل ميشود. در اين شرايط، نوع خطر و تفاوتهاي ماهوي سوانح مختلف با يکديگر از قبيل تفاوتهاي ميان انواع آسيبپذيري و عوامل موثر در آن در هر يک از انواع سوانح، لزوم ارزيابي خطر و برنامهريزي و ارائه اصول و تمهيدات مناسب جهت کاهش خطرپذيري در برابر هر يک از انواع سوانح را خاطر نشان مينمايد.
اهداف پدافند غيرعامل
- كاهش قابليت و توانايي سامانههاي شناسايي، هدفيابي و دقت هدفگيري تسليحات آفندي دشم؛
- بالابردن قابليت بقا، استمرار عمليات و فعاليتهاي حياتي و خدماترساني مراكز حياتي، حساس و مهم نظامي و غيرنظامي كشور در شرايط وقوع تهديد، بحران و جنگ؛
- تقليل آسيبپذيري و كاهش خسارت و صدمات تاسيسات، تجهيزات و نيروي انساني مراكز حياتي، حساس و مهم نظامي و غيرنظامي كشور در برابر تهديدات و عمليات دشمن؛
- سلب آزادي و ابتكار عمل از دشمن؛
- صرفهجوئي در هزينههاي تسليحاتي و نيروي انساني؛
- فريب و تحميل هزينه بيشتر به دشمن و تقويت بازدارندگي؛
- افزايش آستانه مقاومت مردم و نيروي خودي در برابر تهاجمات دشمن؛
- حفظ روحيه و انسجام وحدت ملي و حفظ سرمايه هاي ملي كشور؛
- حفظ تماميت ارضي، امنيت ملي و استقلال كشور.
تاريخچه ساختمانسازی
مطالعات باستانشناسان نشان ميدهد نخستين برج جهان حدود 11 هزار سال پيش در شهر « اريحا » واقع در کرانهي باختري رود اردن که اولين شهر باستاني زندهي دنيا به شمار ميرود، ساخته شده است. پلکان اين برج بهگونهاي طراحي شده بود که چشمانداز بالاترين نقطهي آن، تمامي شهر و تپههاي مشرف به آن بوده است. البته اين برج نه براي سکونت، بلکه به اعتقاد باستان شناسان به عنوان پلکاني براي رسيدن به بهشت ساخته شده است.
پيش از اين تصور ميشد احداث اين برج و قلعه مستحکم اطراف شهر براي حفظ آن در برابر سيلابها بوده است؛ عدهاي ديگر ساخت آن را اعلام قلمرو توسط ساکنان آن و نشان دهندهي ثروت و قدرت مردمان اين منطقه ميدانستند تا اين که براي نخستين بار باستانشناسان در سال 2008 ميلادي به بررسي اين برج به عنوان نمادي از فلسفهي انتظام گيتي پرداختند. آنها ميگويند اين برج دقيقاً در محلي ساخته شده است که با غروب خورشيد در بلندترين روز سال، سايهي تپههاي اطراف نخست روي برج، سپس روي قلعه حافظ شهر و در نهايت بر تمامي شهر ميافتاده است؛ بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت که از نظر اهالي شهر، برج عنصر زميني اتصال به نمادي ماورايي يا بهشتي مانند خورشيد بوده و ساخت آن از اعتقاد به فلسفهي انتظام گيتي ناشي شده است.
به نظر ميرسد بشر از قديم به دلايل متفاوت به ساختن بناهاي عمودي روي آورده است؛ از جمله اين دلايل ميتوان از به نمايش گذاشتن قدرت، ثروت و اقتدار و گراني و کمبود زمين نام برد. در روم باستان مردم بناهايي با طبقات سنگي و چوبي به بلندي يک ساختمان 20 طبقه ساختهاند. در قرون وسطي خانههاي سه و حتي چهار طبقه وجود داشته است. نخستين مجموعهي بزرگ مسکوني در سال 1848 ميلادي در فرانسه براي اسکان 400 خانوادهي کارگري ساخته شد.
در اواخر قرن نوزدهم ساختمانهايي جديد و بلندمرتبه با اسکلت فولادي و پنجرههاي بسيار ساخته شد که تحولي عظيم در صنعت ساختمان بهحساب ميآمد. اين ساختمانها که بيشتر توسط شرکتهاي بزرگ و سازمانهاي دولتي و به کاربري اداري ساخته ميشد، «آسمان خراش» ناميده شدند. در واقع واژهي «آسمان خراش» از نظر تخصصي براي نخستين بار در مورد ساختمانهاي بلند با اسکلت فولادي و دست کم 10 طبقه بهکار گرفته شد که در اواخر قرن نوزدهم، در شهرهاي بزرگ مانند «شيکاگو»، «نيويورک» و «ديترويت» ساخته شدند.
البته در مورد نخستين آسمانخراش جهان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخي از «ساختمانهاي بيمهي منزل» در شهر شيکاگو نام ميبرند؛ اين ساختمان فلزي با بلندي 42 متر و در 10 طبقه در سال 1885 ساخته شد. برخي ديگر ساختمان 7 طبقهي ادارهي مرکزي «انجمن تضمين زندگي عادلانه» را که در سال1870در نيويورک ساخته شد، به خاطر استفادهي نوآورانه از چارچوب اسکلتي به عنوان نخستين آسمان خراش ميشناسند، (اسدی،1391).
در هر حال ساخت برجها و ساختمانهاي بيش از 20 طبقه در نيمهي اول قرن بيستم در آمريکا انجام ميشد. همچنين از سال 1970 به بعد از فنآوريهاي جديد و رباتها براي ساخت آسمان خراشها استفاده شد.
در ايران نيز در گذشته ساختمانهاي بلند و چندين طبقه وجود داشته است؛ براي مثال در سال 1271 ه.ق. در داخل محدودهي شهر بوشهر ساختمانهاي مردم دو، سه و حتي چهار طبقه بوده که از سنگهاي فسيلي و ملاط گچ و ساروج و بعضاً کاه و گل و پوشش تير چندل ساخته شده و درب و پنجرهها نيز از جنس چوب ساج بوده که در برابر موريانه و رطوبت کاملاً مقاوم بودهاند و احداث خانههاي کپري و غيراستاندارد در داخل محدودهي شهر ممنوع بوده است، (اسدی،1391).
نگاهي گذرا به تاريخچهي بلندترين ساختمانهاي تهران: در 200 سال از تاريخ 250 ساله تهران بهعنوان پايتخت، بلندترين ساختمان شهر، شمسالعماره بود که چون شاهان قاجار در بالاي برج 20 متري آن قرار ميگرفتند، همه شهر را نظاره ميکردند که به ندرت ساختمان دو طبقه داشت. رضاخان بعد از به سلطنت رسيدن، بلواري در شمال تهران کشيد و مردم را تشويق کرد تا اطراف آن بلوار خانه بسازند و به کساني که چهار طبقه ميساختند، جوايزي از جهت دريافت آجر و معافيت از عوارض تعلق ميگرفت. با اين همه نيمي از اطراف اين بلوار در زماني که رضاخان ساقط شد، هنوز خالي بود.
ساخت بلندترين ساختمان تهران در پايان دههي بيست و بعد از جنگ جهاني دوم، توسط علياکبر علمي ناشر در خيابان شاه آباد آغاز شد و بعد از 28 مرداد افتتاح گرديد. اين ساختمان با 14 طبقه و حدود 40 متر ارتفاع بلندترين ساختمان ايران بود.
در سال 1341 حبيب القانيان، سرمايهدار معروف، ساختمان آلومينيوم را با 14 طبقه به پايان برد با نگاهي دقيق به تابلوي سردر ورودي اين ساختمان به سختي ميتوان از پشت غبار و جرم گرفتگي، سال ساخت حک شده روي آن را(1962) تشخيص داد.
در سال 1342 با پايان کار ساختمان 16 طبقهي «پلاسکو»، دومين ساختمان بلند تجاري به سبک ساختمانهاي آمريکايي در محل تقاطع خيابان فردوسي و جمهوري ساخته شد. سومين ساختمان بلند تهران، «برج بانک کار» در خيابان حافظ روبهروي پارک هتل بود که آن هم در سال 1342 توسط بانک کار ساخته شد و نه تجاري، بلکه اداري بود. اين ساختمان 19 طبقه و 68 متر ارتفاع داشت، (اسدی،1391).
مطالبي که تا اين جا بيان شد، بيشتر در رابطه با ساختمانهاي تجاري و اداري بود؛ اما آپارتماننشيني پديدهي نسبتاً جديدي است که سابقهي آن به حدود 50 سال قبل برميگردد؛ بزرگترين مجموعهي آپارتمانسازي بخش خصوصي که در دههي50 آغاز بهکار کرد، مجموعهي اکباتان بود. همزمان با آن شهرکهاي آپارتماني متعددي براي کارکنان نيروهاي مسلح و واحدهاي دولت در تهران، آبادان، بندرعباس، اصفهان، شيراز و مشهد آغاز شده بود.
با افزایش جمعیت تشکیل شهرها و کلان شهرها مسکن نیز حکم کالایی خاص را یافت و داراي ابعاد گوناگون و تأثیر گذار بر دیگر شاخصهاي اقتصادي شد حق برخورداري از مسکن مناسب در سال 1948 بهطور رسمی در علامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد مطرح گردید، (کریمی، 1383). نیاز شدید به مسکن که حاصل رشد جمعیت و مهاجرت است. برنامهریزان و مدیران ملی و محلی را براي افزودن سرعت تولید مسکن تحت تأثیر قرار میدهد و گاهی سبب میشود تا کیفیت در درجه دوم اهمیت قرار گیرد (دلالپور محمدي، 1379). بیتردید بهرهگیري از آزادیها و حقوق اساسی یک انسان در گرو زیست سالم، بیدغدغه و امن است و این همه بدون برخورداري از سرپناهی مناسب و ایمن حاصل نمیشود، (رفیعی،1383). مسکن بهعنوان نوعی سرمایهگذاري داراي مفهوم اقتصادي نیز هست، از طرفی الگوهاي سکونتی نیز ارتباط مستقیمی با شرایط اجتماعی و اقتصادي و نیازهاي فرهنگی جامعه دارد به گونهاي که سیاستهاي اجرا شده در داخل یک کشور جهت تأمین مسکن لزوماً در ناحیه دیگري از همان کشور قابل اجرا و قرین توفیق نخواهد بود بدین ترتیب براي پرداختن به موضوع مسکن حتماً، باید مؤلفههاي هویتی هر محل نیز به خوبی شناسایی شوند، (تواهن، 1383). حل مشکل مسکن بدون توجه به ویژگیهاي جمعیتی یک کشور اگر ناممکن نباشد، بسیار دشوار است؛ زیرا، تست شاخصهاي جمعیتی نظیر تعداد و روند افزایش جمعیت، ساخت آن، درجه عمومیت و پیشرسی ازدواج، مهاجرت، وضعیت اشتغال و غیره مستقیما بر حدود نیاز به مسکن تاثیر میگذارند، به همین جهت شناخت جمعیت و ویژگیهاي آن گام نخست در رفع این مشکل محسوب میشود، (زنجانی،1371). ارتفاع ساختمان دستاوردي است که راهحل برخی از بزرگترین شهرسازي جدید را دربرمیگیرد، (پاکزاد، 1386). در نیمه دوم قرن بیستم، به خصوص در سه دهه آخر آن، شهرها با سرعت زیادي گسترش یافته و کشورها با سرعت بیشتري به شهرنشینی و افزایش شهرها و جمعیت شهري خود دستزدهاند. این امر خارج از ادامه روند تکاملی و تحول اجتماعی صد ساله اخیر ایران، نتیجه سرعت گرفتن سرمایهداري در چارچوب یک اقتصاد تکمحصولی متکی بر صادرات نفت و کاهش اهمیت بخش کشاورزي و در نتیجه ایجاد روند مهاجرت از روستا به شهرها میباشد، (نظریان، 1377). بروز بحران آسیبزاي مسکن و ضرورت آپارتماننشینی در کل دنیا، اساسا بازتاب انتقال از جوامع مبتنی بر کشاورزي، نظام ایلاتی و طایفهاي خانوادههاي پدر سالار و گسترده به نوع دیگري از جوامع مبتنی بر صنعت و خدمات با نظام استقرار شهري و بروز فرهنگ نو ظهور فردگرایی با خانوادههاي هستهاي میباشد که البته گونهاي انتقال از ساختار جمعیتی با نرخ رشد حدود 0.5 درصد و حتی کمتر را به ساختار جمعیتی نو ظهوري که رشد سالانه حدود 4 تا 3 درصد داشته را نیز شاهد بودهایم، (حسامیان و دیگران، 1363). به این اعتبار، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت جامعه از حدود 150 سال به حدود 20 سال براي پارهاي از شهرها رسید. در ساخت واحدهاي مسکونی پروژههاي انبوهسازي شده شیوه زندگی، رفتارهاي سکونتی و فرهنگ بهرهبرداران در نظرگرفته نمیشود. رضایت از سکونت در این واحدها فقط به دلیل مشکلات مالی و آرزوي داشتن یک واحد سکونتی است، (شکوهی،1382). چنانچه پدیده بلند مرتبهسازي با شیوه امروزي که نوعی انبوهسازي بدانیم، در حدود نیم قرن است که به تقلید از شهرهاي بزرگ جهان در ایران به کار گرفته شده است. هر چند ساخت بناهاي بلند در ایران، در ابتدا زاییده نیاز کارکردي، فرهنگی، اجتماعی و توسعهاي نبوده و صرفاً در دهههاي اخیر بر احداث این گونه بناها با کاربري مسکونی، جهت کمک به حل مشکل مسکن خصوصاً در شهري مانند تهران، به سبب تقاضاي روزافزون مسکن، در برنامه سوم توسعه کشور مورد توجه قرار گرفته است. لیکن عدم شناخت صحیح از مقوله انبوهسازي بلند مرتبه و نبود آگاهیهاي عمومی در این خصوص، ضعف قوانین و مقررات و عدم رعایت همین قوانین ضعیف توسط سازندگان و نبود فرهنگ زیستی در این گونه ساختمان از چالشهاي پیش رو در این خصوص است، (عربی بلاغی، 1382).
نخستين ساختمان بلند مسکوني در ایران در تهران در بلوار کشاورز ساخته شد و آن سه برج سامان با 22 طبقه و 72 متر ارتفاع بود که در سال 1348 به بهرهبرداري رسيد. در زمان پيروزي انقلاب ساختمانهاي مسکوني اسکان (70 متر) و پارک پرنس (72 متر) بلندترين ساختمانهاي مسکوني و ساختمان وزارت کشاورزي (62 متر) بلندترين ساختمان دولتي بودند و از اينها بلندتر ساختماني در تهران نبود.
مجموعهي بهجتآباد نيز از نخستين آپارتمانهاي مسکوني تهران بود که در دههي40، بيت خيابان حافظ و وليعصر ساخته شد. همچنين از مجموعههاي ساخته شده در چهارصد دستگاه نازيآباد، شهرزيبا و شهرک آپادانا، ميتوان بهعنوان نخستين مجتمعهاي مسکوني نام برد. بهطور کلي در تهران پس از دههي60 به علت افزايش قيمت زمين و آغاز فروش تراکم از سوي شهرداري، آپارتمانسازي بسيار گسترش و توسعه يافت، (اسدی،1391).
تاریخچه پدافند غیرعامل
بشر اولیه به منظور مقابله با رویدادهای طبیعی از قبیل حمله حیوانات، سرما و گرما و تغییرات جوی ابتدا بر روی درختان و سپس به درون شکاف کوهها و داخل غارها پناه میبردند.
سپس زندگی یکجانشینی در روستا حدود 8000 سال قبل از میلاد شروع و بعدا اولین شهرها در حدود 4000 سال قبل از میلاد احداث شد و انسان در پناه عوامل و عناصر طبیعی و محیطی، زندگی خود را ادامه داد. این سکونتگاه به تدریج از کوه و غار به سمت دشت انتقال داده شد و ملاحظات دفاعی جایگاه ویژهای در این مکانها به خود اختصاص داد و عامل موثری در شکلگیری هر گونه سکونتگاه انسانی در طول تاریخ بوده است.
1. دفاع غیرعامل در چین
در کشور بزرگی مانند چین که به عنوان یک قدرت نظامی در جهان محسوب میشود اقدامات مربوط به پدافند غیرعامل به نحو احسن صورت میگیرد. بیان عملکرد کشور چین در مورد دفاع غیرعامل از این جهت مهم است که بدانیم کشوری با توانمندیهای چین نیز به آن اندازه خود را مصون نمیداند که از تمهیدات دفاع غیرعامل بینیاز باشد.
در کشور بزرگ و قدرتمند چین اصول و مبانی دفاع غیرعامل به خوبی رعایت میگردد. در مناطق شهری چین به ویژه پکن در مجتمعهای مسکونی بزرگ پناهگاه ساخته میشود. پناهگاههای ساخته شده در پکن و شانگهای به دو قسمت تقسیم میشوند یک سری پناهگاهها که در داخل مجتمعهای مسکونی بزرگ و سفارتخانهها ایجاد گردیده است و بخش دیگری از این پناهگاه به صورت عمومی ساخته شده است. پناهگاههای عمومی در حال حاضر جهت مصارف و کاربردهای دیگری مورد استفاده قرار میگیرند.
از این پناهگاهها در حال حاضر بهعنوان فروشگاههای بزرگ استفاده میگردد. بخش دیگری از پناهگاههای زیرزمینی طبقات پایین ساختمانهای بلند میباشند. در شهر پکن بیشتر مجتمعهای مسکونی یا تجاری ساخته شده در سالهای اخیر دارای چندین طبقه پایینتر از همکف نیز میباشند که در حال حاضر کاربری آنها بیشتر بهعنوان پارکینگ است. در میدان مرکزی شهر شانگهای یک پناهگاه بسیار بزرگ ساخته شده است که ابعاد آن بیش از 500 متر در 500 متر میباشد. این پناهگاه در چند طبقه و در زیر میدان مرکزی شهر شانگهای ساخته شد و کاربری آن در حال حاضر بهصورت یک فروشگاه بسیار بزرگ است. این پناهگاه از پایین به مراکز مدیریت شهر شانگهای راه دارد. طبقه اول زیرزمین یک مجمتع بسیار تجاری و طبقه دوم زیرزمین پارکینگ است. این مجتمع از پایین به شبکه مترو متصل می شود و درهای خروجی این مجتمع از جنس فولاد با قطر حدود 10 سانتیمتر میباشد.
لازم به ذکر است که شهر شانگهای یک شهر بندری بوده و در صورت حفر زمین، به سرعت در آن آب جمع میشود و هزینه انجام این گونه فعالیتهای عمرانی در آن بسیار بالا میباشد.
در شهرهای بزرگ چین هر دو نوع منابع خطر داخلی و خارجی در نظر گرفته شده است. در طراحی خیابانهای پکن و سایر شهرهای بزرگ چین به گونهای برنامهریزی شده که شهر از لحاظ منطقهای به قسمتهای کوچکی تبدیل شده و مرز بین بحرانهای داخلی نظیر بحران دانشجویان در میدان تیانانمن، این مناطق به سرعت محاصره شد و از گسترش تشنج به سایر مناطق جلوگیری میشود و یا مناطق درگیر بحران به سرعت کنترل خواهد شد.
در هنگام ساخت پالایشگاه، محل ذخیره سوخت بهویژه بنزین به نوعی انتخاب میگردد در صورت اصابت یک موشک یا بمب به آن و تخریب مخزن، تمامی پالایشگاه به آتش کشیده نشود، یا هنگام طراحی و ساخت جاده برای نقاط کلیدی مسیر از قبیل تونل و پلهای بزرگ و اساسی مسیرهای جایگزین تعیین می شود یا مجتمعهای دفاعی به گونهای مکانیابی میگردند که در صورت اصابت موشک و بمب به آنها آلودگی ناشی از آنها محیط زیست و مناطق اطراف را آلوده ننماید.
نمونه دیگر از فعالیتهای مربوط به دفاع غیرعامل در چین استفاده از روشهای سیاسی توسط دولت این کشور برای جلوگیری از ایجاد هر نوع تنش در روابط چین و سایر کشورها به ویژه امریکا میباشد. در این زمینه میتوان به سقوط هواپیمای جاسوسی آمریکا در چین و یا کشف وسایل استراق سمع در هواپیمای جاسوسی آمریکا در چین و یا کشف وسایل استراق سمع در هواپیمای بوئینگ مخصوص رهبر چین اشاره کرد که رهبر چین اعلام کرد: چین هیچگونه اطلاعات محرمانهای ندارد و به سرعت به بحران فوق خاتمه داد.
نوع دیگر پدافند در سطح شهرهای چین، جذب سرمایههای خارجی به منظور ایجاد امنیت میباشد. چین از جمله کشورهایی است که جذب سرمایههای خارجی در آن بسیار بالا است و لذا در صورت وجود تهدیدات خارجی کشورهای دارای سرمایه با منابع خطر مقابله خواهند نمود و این امر باعث ثبات بیشتر میگردد. در شهر پکن یک مجتمع بزرگ مسکونی، بیمارستانی و تجاری مشاهده شد که با سرمایهگذاری دو میلیارد دلاری یک شخص خارجی احداث گردیده است.
2. پدافند غیرعامل در ایالات متحده امریکا
آمریکا نیز اقدامات قابل توجهی در زمینهی دفاع غیرعامل به موازات شوروی سابق انجام داده است که نمونههایی از این قبیل اقدامات شامل: مستحکم نمودن مواضع موشکهای بالستیکی قاره پیما و تأسیسات فرماندهی است. کنترل و مراکز مخابراتی مربوط به آنها و ایجاد تأسیسات زیرزمینی برای مقامات فرماندهی ملی در فورت ریچی در ایالت مریلند و نوراد در اعماق کوههای گرانیتیشیان در حوالی کلرادو اسپرنگر، تدبیر پایگاه پناهگاه، ساختن چند پناهگاه برای هر موشک مینتمن و جابه جایی مکرر موشکها از یک پناهگاه به پناهگاه دیگر، استفاده از پایگاههای قمر برای افزایش بقای هواپیماهای بمب افکن، آماده باش داشتن هواپیماهای B-52 و FB-111 و هواپیماهای سوخترسان و متفرق و پراکندهنمودن آنها در فرودگاههای متعدد از جمله فرودگاههای غیرنظامی، ایجاد پستهای فرماندهی متحرک، ایجاد پناهگاههای سبک وزن ضد ریزش اتمی، برای حفاظت بخش انتخاب شدهای از جمعیت و تخلیه عمومی مناطق پر جمعیت در صورت متحمل بودن وقوع یک حمله هستهای، ساختن پناهگاههای ضدریزش هستهای در زمان بحران کوبا، ایجاد و تأسیس مدیریت اضطراری دولت مرکزی(FEMA) در سال 1979 برای مدیریت به هنگام شرایط اضطراری و بحران ناشی از وقوع حوادث طبیعی و غیرطبیعی، (جلالی فراهانی،1389).
3. پدافند غیرعامل درکره شمالی
یکی از کشورهایی که از تدابیر پدافند غیرعامل خیلی زیاد استفاده کرده، کرهشمالی است. این کشور با احداث تونلهای زیرزمینی به عمق 80 تا 100 متر زیر ارتفاعات آذرین و آتشفشانی تاسیسات خود را مخفی کرده است. از تونلهایی که بهعنوان آشیانه هواپیما استفاده میکند بهطوریکه در مدت زمان کوتاهی جهت اجرای عملیات آماده هستند.
طراحی و ساخت دربهای ضد انفجار برای جلوگیری از نفوذ سلاحها و مواد شیمیایی از جنس کامپوزیت از دیگر اقدامات کره شمالی است.
4. پدافند غیرعامل در انگلستان
توسعه پدافند غیرعامل در انگلستان مربوط به تجارب حاصل از دفاع غیرنظامی در دوران جنگ جهانی دوم است. به عموم مردم گفته میشود که در شرایط جنگی «در خانه بمانند» و یک پناهگاه مناسب بسازند؛ نقش دولت، سازماندهی اعلام خطر و هدایت و بازیابی پس از حمله است. استدلالهای راهبردی به منظور تبیین لزوم پدافند غیرعامل در انگلستان در دو لایه به ترتیب زیر معرفی شدهاند:
الف. «بازدارندگی» از تهاجم به انگلستان از طریق اتکاء به قدرت هستهای و عضویت در پیمان اتلانتیک شمالی(ناتو).
ب. «مدیریت بحران» به منظور حفظ و بقای کشور در زمان صلح.
از اوایل دهه 1970 و تا پیش از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی جنبه غیرتهاجمی در برنامههای دفاعی انگلستان مورد توجه و تاکید بیشتری قرار داشته است. اما با توجه به تغییر رفتار سیاست خارجی این کشور و پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی این نگرش بهطور چشمگیری تغییر نموده و تمایلات تهاجمی زیادی منطبق بر سیاست حملات پیشگیرانه که در واقع همان نظریه معروف بهترین دفاع حمله است، پدیدار شده است.
5. پدافند غیرعامل در آلمان
پس از آن که در جنگ جهانی دوم زیانهای زیادی به بخشهای مختلف کشور آلمان وارد شد گسترش پدافند غیرعامل در برنامههای رسمی این کشور قرار گرفت.
در حال حاضر بسیاری از تاسیسات و ساختمانهای این کشور به صورت دو منظوره احداث شده است. بهگونهای که علاوه بر استفادههای متفاوت در شرایط عادی، در شرایط اضطراری به پناهگاه تبدیل میشود. از جمله این مراکز میتوان به خطوط راه آهن زیرزمینی، ایستگاههای مترو و پارکینگهای ساختمانها اشاره کرد در این پناهگاهها تامین نیازهای مردم پیشبینی شده است، (ابراهیمی،1392).
6. پدافند غیرعامل در سوئیس
سوئیس کشور بیطرفی است که در حال حاضر هم کشور امن حساب میشود، اما پدافند غیرعامل در آن به صورت جدی دنبال میشود. ولی با این وجود دارای کاملترین سیستم پدافند غیرعامل در جهان است. در کشور سوئیس ساخت پناهگاههای مقاوم در برابر انفجارات اتمی مورد توجه قرار گرفته است. این پناهگاهها دارای امکانات ضروری برای استفاده مردم در زمان اضطراری بوده و همهی مردم میتوانند از آن استفاده کنند، (ابراهیمی،1392). بهطوریکه در این زمینه شاخصترین کشور جهان به شمار میرود. در سوئیس پدافند غیرعامل تحت مدیریت اداره فدرال دفاع غیرنظامیquot) & (FODC بوده و دامنه وسیعی از تهدیدات نظامی مشتمل بر حملات هستهای، تهاجم متعارف و مخاطرات طبیعی و تکنولوژیکی را مورد توجه قرار داده است. هدف برنامههای پدافند غیرعامل در سوئیس تامین فضای پناهگاهی در برابر انفجار در درون یا نزدیکی سکونتگاه هر یک از افراد جمعیت 5/6 میلیون نفری کشور، و با مشارکت مالی مالکان و دولت به صورت برابر 50 درصد به 50 درصد است.
علاوه بر پناهگاههای خانگی برای غیرنظامیان، و نیز پناهگاههای همگانی، سیستم پدافند غیرعامل سوئیس 80 هزار تخت بیمارستانی زیرزمینی و تعداد بیشتری پناهگاه برای کارکنان صنایع کلیدی که در زمان جنگ ادامه فعالیتشان حیاتی است را تامین نموده است.
در سوئیس پدافند غیرعامل و خدمات اجباری مرتبط به آن از سه اصل کلی پیروی مینماید، که به شرح زیر عبارتند از:
1- پدافند غیرعامل باید فارغ از هر گونه تصویر پیشفرض از جنگ احتمالی آینده باشد؛
2- جنبه مقرون به صرف اقتصادی بودند آن میبایست رعایت شود؛
3- به فاکتورهای فیزیولوژیکی و روانشناختی انسان لزوما توجه شود.
به منظور دستیابی به اصل اول باید 6 اصل فرعی دیگر مورد توجه قرار گیرد که عبارتند از:
الف. یک پناهگاه برای هر شهروند سوئیسی: به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن مکان وقوع حمله و نشر اثرات سلاحها، پدافند غیرعامل باید قادر به تامین پناهگاه برای تک تک شهروندان سوئیسی در هر لحظه باشد.
ب. تصرف متناوب احتیاطی پناهگاهها: با توجه به کوتاه شدن مدت بین زمان اعلام خطر تا زمان وقوع حمله، در مواقعی که تنشهای سیاسی و نظامی به مرحله حاد و بحران میرسد باید امکان تصرف سریع پناهگاهها توسط شهروندان وجود داشته باشد.
ج.تضمین وجود مکانهای خصوصی در هر پناهگاه: با توجه به استمرار اثرات حاصل از انهدام سلاحهای هستهای تا مدت نامعلومی پس از انفجار، پناهگاهها باید دارای ویژگی تامین مکانهای خلوت برای پناهجویانی باشند که ممکن است روزها و هفتهها در آنجا اقامت نمایند.
د. پناهگاههای مقاوم و درعین حال ساده به نحوی که از همه جهات حفاظت شده باشند، ساخته شوند: مهم نیست اثرات سلاحها از چه جهتی وارد شوند، بلکه مهم آن است که پناهگاهها ساده و در عین حال تا حد امکان آسیبپذیری کمی داشته باشند.
ه. هیچگونه تخلیه جمعیت انجام نخواهد گرفت: به دلیل قدرت تخریبی زیاد و مدت نامعلوم استمرار آثار سلاحهای کشتار جمعی هیچ جایی امن نخواهد بود، بنابراین موثرترین ابزار برای زندهماندن، استقرار در درون پناهگاه و نه تخلیه محل از جمعیت است.
و. تنوع: بکارگیری طیف متنوعی از اقدامات ساختمانی و سازمانی مانع از آن می شود که مهاجمان بتوانند ضربات سختی بر کشور وارد نموده و اقدامات حفاظتی موجود را تماما از میان ببرند.
سوئيس كشوري بيطرف و در عين حال تا دندان مسلح است. اين كشور اعتقاد دارد كه براي حفظ بيطرفي خود بايد مسلح بوده و همواره آماده دفاع از بيطرفي خود باشد. براي دفاع از خود، كشور سوئيس متكي به ارتش 650 هزارنفري با ساختار شبه نظامي است.
كشور سوئيس داراي يكي از بهترين برنامهريزيها در زمينه(دفاع غيرعامل و دفاع غيرنظامي) ميباشد. در سال1950 ميلادي، دولت مركزي دستوري مبني بر ايجاد پناهگاههاي مقاوم در برابر حملات هوايي دركليه ساختمانهاي جديد در اجتماعات با بيش از 1000 نفر سكنه صادر نمود، در سال 1959 ميلادي، مردم سوئيس به اضافه شدن بند دفاع غيرعامل به قانون اساسي دولت مركزي، رأي مثبت دادند، نكات اساسي اين بندها عبارتند از:
- تصويب قوانين دفاع غيرعامل در حوزه صلاحيت حكومت مركزي است؛
- ايالتها، مسئول تقويت اقدامات دفاع غيرنظامي و دفاع غيرعامل هستند؛
- حكومت مركزي، براي وضع قانون خدمات اجباري دفاع غيرنظامي براي مردان مجاز است، زنان فقط ميتوانند داوطلب شوند، در سال 1962 ميلادي اولين قانون دولت مركزي راجع به دفاع غيرنظامي و دفاع غيرعامل به تصويب رسيد.
برخي از بندهاي قانون دفاع غيرعامل عبارتند از:
- وجود پناهگاه در جوار مسكن مربوطه براي هر نفر تا سال 1990 (در سالهاي بين 1985 تا 1990 در كشور سوئيس، هر منزل شخصي موظف بود يك پناهگاه داشته باشد، اين پناهگاه ممكن بود يكي از اتاقها و يا محل ديگري باشد كه به صورت دو منظوره آماده شده و مورد استفاده گردد؛
- مساوي بودن همه براي داشتن پناهگاه؛
- لزوم وجود پناهگاههاي عمومي و چند منظوره به تعداد لازم در نقاط مناسب كشور؛
- اجباري بودن شناخت پناهگاه در واحدهاي خصوصي با مشاركت مردم و تشويق دولت(در شرايط حاضر براي 100 درصد جمعيت سوئيس پناهگاه وجود دارد)؛
- ممنوع بودن تخليه شهروندان در هنگام حملات.
پناهگاه به محلي اطلاق ميگردد كه :
- قابليت مقابله با اثرات حملات شيميايي، هسته اي و ميكربي را دارا باشد؛
- هوابندي شده و مجهز به دستگا ههاي فيلتر و هوادهي باشد؛
- امكانات اقامت براي 7 تا 14 روز را داشته باشد؛
- ساختار آن از نوع بتون مسلح و در زيرزمين احداث و قادر به تحمل فشاري معادل 1 تا 2 اتمسفر 1تا 3 كيلوگرم برسانتي مترمربع) باشد.
7. پدافند غیرعامل در روسیه
در کشور روسیه توجه به پدافند غیرعامل به صورت جدی از سال 1960 شروع شده است. در این کشور ساخت پناهگاههای ضد هستهای و دو منظوره کردن بسیاری از مراکز و تاسیسات مانند خطوط راهآهن زیرزمینی، ایستگاههای مترو و پارکینگهای زیرزمینی از 50 سال قبل در دستور کار قرار گرفته است. در حال حاضر در این کشور بسیاری از مراکز بازدید عمومی مانند موزهها در پناهگاههای زیرزمینی قرار دارند، (ابراهیمی،1392).
برنامه پدافند غیرعامل شوروی سابق بزرگترین و سازمانیافتهترین برنامهریزی شهری دفاعی در جهان و مبتنی بر تامین پناهگاههای عمومی و جمعی و تامین حفاظت فردی است ، (کمیته دایمی پدافند غیرعامل، 1386).
در هر دو روش فوق پیشبینیهای لازم برای مواقعی که امکان تخلیه جمعیت وجود نداشته باشد و نیز برای شرایط وقوع یک حمله هستهای قریبالوقوع در نظر گرفته شده است.
نکته مهم در برنامههای پدافند غیرعامل این کشور آن است که اولویت اول در کلیه تمهیدات پدافندی به مراکز شهری و صنعتی داده شده است.
ارتش شوروی سابق برای هماهنگ نمودن برنامه فریب و نیرنگ و اقدامات پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات آمریکا، در سر فرماندهی کل ارتش شوروی واحد ویژهای را برای مدیریت و اجرای برنامههای دفاع غیرعامل به نام (ماسکیروفکا) تأسیس نمود و در طول سالهای 1960 الی 1983 اقدامات عمدهای از قبیل آسیبناپذیر نمودن منابع و مراکز حیاتی و حساس خود را در برابر تهاجمات احتمالی، احداث پناهگاههای عمیق زیرزمینی برای مردم و هیات حاکمه سیاسی، نگهداری قطعات یدکی و بحرانی در پناهگاههای مستحکم زیرزمین، ساخت ماکتهای فریب تجهیزات و تسلیحات سازمانی، ایجاد مراکز فرماندهی و کنترل متحرک و طراحی ریلهای متحرک جهت موشکهای قارهپیمای(SS-X- 24)، ارسال اطلاعات دروغین، عایقسازی و استفاده از رنگها و اقلام جاذب حرارتی و راداری و… نمود، (جلالی فراهانی،1389).
8.پدافند غیرعامل در رژیم صهیونیستی
علاوه بر کشورهای ایالات متحده آمریکا، اتحاد شوروی سابق، انگلستان و سوئیس، دیدگاههای فکری رژیم صهیونیستی به عنوان کشوری که از بدو تاسیس تاکنون به درجات مختلف درگیر جنگ و تهدیدات نظامی بوده است و نیز دارنده یکی از جامعترین قوانین دفاع غیرعامل در جهان شناختهشده است، لازم به نظر میرسید.
دولت رژیم صهیونیستی از هنگام تشکیل در سال 1948 میلادی در میان همسایگان عرب مسلمان همواره با مسایل ناامنی به ویژه در نواحی مرزی مواجه بوده است از اینرو پدافند غیرعامل بخش مهمی از حفاظت این کشور بوده است.
قانون دفاع غیرعامل رژیم صهیونیستی یکی از جامعترین قوانین دنیا است. یک سیستم عالی اعلام خطر حمله در آنجا وجود دارد که نمایانگر اهمیت زیاد هشدار و اعلام خطر در نظام پدافندی این کشور است. همچنین احداث پناهگاه با هدف مقابله با خطر در رژیم صهیونیستی اجباری است و بهطوری که 80 درصد مردم را میتوانند در برابر آثار حمله با سلاحهای متعارف در خود پناه دهند.
در نظام پدافندی رژیم صهیونیستی برنامهریزی برای تخلیه وجود ندارد. و فقط زمانی که خانههای مردم خراب شده باشد تخلیه صورت میگیرد، این امر حاکی از تاکید بر اصل آمادگی همیشگی برای جنگquot)&(quot است. در مبانی فکری رژیم صهیونیستی، حفاظت پناهگاهی و بازدارندگی در درجه اول اهمیت قرار دارند و با توجه به سیاست دولت نتانیاهو مبنی بر توزیع لباسهای ضد حملات شیمیایی میان غیرنظامیان در دورانی که احتمال حمله مجدد عراق به رژیم صهیونیستی وجود داشت، مدیریت بحران نیز در دستور کار پدافند غیرعامل این کشور وجود دارد.
نگرش تمهیدات پدافندی آن به صورتهای زیر میباشد:
الف. ملت مسلح؛
ب. دفاع استراتژیک، تهاجم عملیاتی و استراتژی زمین در برابر صلح؛
ج. سیاست آمادگی همیشگی برای جنگ؛
د. ایجاد شهرکهای یهودی نشین به عنوان سپر امنیتی و پدافندی ویژه مناطق مرزی.
9.پدافند غیرعامل در ایران
تعلیمات مکتب اسلام، مسلمانان را از هر گونه جنگافروزی برحذر داشته است. ولی در مقابل اهمیت و وزن زیادی به دفاع از جان و مال و نوامیس و سرزمینهای مسلمان داده است.
اصولا رشد فزاینده تفکر اسلامی آن هم به شیوه اسلام انقلابی منع تهدید جدی برای کلیه منابع قدرت جهانی محسوب میشود. از این رو همواره کشورهایی که در پی نیل به چنین امری باشد پیوسته در معرض انواع تهدیدها و درگیریهای نظامی قرار دارند. چنین مخاطراتی پس از وقایع 11 سپتامبر 2001 میلادی شکل رسمی و عینی به خود گرفته و اینک تحت عناوینی همچون انجام حملات پیشگیرانه، جنگ جهانی با تروریسم، تغییر رژیم سیاسی و مقابله با تکثیر سلاحهای هستهای با جدیت تمام دنبال میشود. در شرایطی که حتی تهدید به استفاده از هر گونه سلاحی مطرح شده و استفاده از انواع تسلیحات غیرمتعارف به بهانه دفاع از تمامیت ارضی بر علیه هر کشوری اعلام میشود. کسب آمادگی دفاعی در دو بعد عامل و غیرعامل بسیار ضروری است.
پس از اعلام ایران به عنوان یکی از کشورهای محورهای شرارت از سوی ایالات متحده آمریکا، آمادگی دفاعی در کلیه عرصهها ضرورت مضاعفی یافته است. از آنجا که دفاع در برابر هر گونه تهاجم احتمالی ایالات متحده کاملاً متفاوت از دفاع در برابر هر گونه مهاجم احتمالی دیگری است. کاملترین تمهیدات دفاعی مرکب از پدافند عامل و غیرعامل لازم است از بعد پدافندی راهبردهای دفاعی زیر در دوران دفاعی مقدس به کار گرفته شدهاند.
- آمادگی قبل از بحران و دشمنشناسی؛
- بسیج کلیه نیروها و منابع کشور در خدمت پدافند عامل؛
- عدم اتکا به سلاحهای پیشرفته و روشهای کلاسیک جنگ: در مقابل، بر استفاده از نیروی پیاده نظام در سطح وسیع و با ترکیبی از روشهای جنگ کلاسیک و غیرکلاسیک تاکید گردید.
از بعد پدافند غیرعامل در دوران جنگ تحمیلی را میتوان اعلام خطر، حملات هوایی و موشکی آن هم فقط در شهرهای بزرگ کشور و درخواست از مردم برای استقرار در نقاط امن ذکر نمود. در طول سالهای میانی و پایانی دوران دفاع مقدس شاید مهمترین اصل پدافند غیرعامل ایران را بتوان اصل مقابله با مثل دانست که تاکید آن بر استدلال بازدارندگی است.
ولی تجربه نشان داد در شرایط توازن نسبی قوا، این اصل پدافندی نه تنها نتوانست کارساز باشد بلکه بر عکس، موجب تشدید تمایلات طرفین به توجیه حمله به غیرنظامیان گردید. بهطوریکه اجرای اصل مقابله به مثل در نهایت موجب پدیدار شدن آنچه که به جنگ شهرها شهرت یافت گردید.
در ماههای پایانی جنگ و همزمان با حملات موشکی دشمن به تهران در سطح معابر عمومی انواعی از پناهگاههای شنی و بتنی مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین با توجه به تهدیداتی که از ناحیه استفاده احتمالی دشمن از سلاحهای شیمیایی وجود داشت در تعدادی از شهرهای کشور مانورهایی به منظور آموزش عمومی پدافند غیرعامل در مواقع حملات شیمیایی برگزار گردید.
از این رو به نظر میرسید در این دوران کشور ما فاقد راهبرد مشخصی در بعد پدافند غیرعامل در مناطق غیرنظامی بوده است و کلیه اقدامات انجام شده صرفا بنابر مقتضی زمان و به صورت مقطعی صورت میگرفتهاند. این اقدامات نیز از دو اصل آموزش به منظور آمادگی در برابر وقوع بحران، و استقرار در پناهگاههای بسیار موقت و کمظرفیت پیروی مینمودهاند.
ديدگاههاي معاصر جهان در باب پدافند غيرعامل
طبق آمارهاي سازمان ملل متحد در ابتداي قرن بيستم نسبت تلفات غيرنظاميان به کل تلفات جنگي، تنها 5% بوده است. در حالي که اين نسبت در طول جنگ جهاني اول به 15%، جنگ جهاني دوم به 65% و در دهه 1990 ميلادي به بيش از 90% رسيده است.
علاوه بر تلفات مستقيم جنگ، تلفات بيشماري بر اثر عواقب غيرمستقيم جنگ از قبيل فقدان يا کمبود مواد غذايي و خدمات دارويي و درماني و نيز منابع آب آشاميدني سالم بروز مينمايد که در اين ميان افراد آسيبپذير نظير کودکان و سالمندان و زنان و بيماران بيش از ديگران لطمه مي بينند.
اولين بار توماس هابز در کتاب De Cive تامين امنيت شهروندان را اصليترين قانون و مهمترين وظيفه حاکمان در برابر مردم معرفي نموده و نپرداختن به آن را اقدام عليه صلح و قوانين طبيعت ذکر مينمايد. اکنون نيز پدافند غيرعامل هم به صورت يک هدف کلي و هم بهعنوان مسئوليت هر دولتي شناخته ميشود، بهطوري که بسياري از دولتها مسئوليتهاي گستردهاي در باب پدافند غيرعامل بر عهده دارند، (داعی نژاد، 1385).
در سال 1977ميلادي تمهيدات قانوني بين المللي در قالب پروتکل I ژنو چارچوب حقوقي لازم به منظور نحوه رفتار با غيرنظاميان در زمان جنگ و نيز وظايف دول جهان در زمينه ارائه و اجراي طرح ها و برنامه هاي دفاع غيرنظامي را فراهم نمود. اين پروتکل دلالت بر لزوم انجام اقدامات معيني به منظور دفاع از غيرنظاميان و تضمين محافظت از آنان در زمان جنگ است. کشورهاي مختلف جهان به منظور تامين محافظت از شهروندان خود در برابر انواع مخاطرات طبيعي و انسانساز، روشهاي مختلفي را به تناسب ديدگاه غالب در زمينه مقابله غيرعامل با بحران، نوع بحران و امکانات در دسترس بکار ميگيرند. اهم اين روشها عبارتند از:
- پيشگيري و هشدار مشتمل بر هشدار و اعلام خطر، ايجاد پناهگاهها
- مواجهه مشتمل بر تخليه يا استقرار در پناهگاهها
- امداد و نجات
- بازتواني
بررسي ديدگاههاي فکري تعدادي از کشورهاي پيشرفته در امر محافظت از غيرنظاميان در برابر تهاجمهاي نظامي گوياي آن است که از ديدگاه پدافند غيرعامل، يک طرح کارامد ميبايست تلفات جاني را به حداقل ممکن کاهش دهد، خسارات زيربنايي را به حداقل برساند و ابعاد و دامنه آسيبها را هر چه بيشتر محدود نگاه دارد.
برخی اصول پدافند غیرعامل که به عنوان معیارهای عمده در رسیدن به راهکارهای مناسب در طراحی منظر شهری و معماری مناسب با پدافند غیرعامل اثر گذار هستند به شرح ذیل است:
- پوشش در همه زمينهها
- استتار و نامرئيسازي
- توليد سازههاي دو منظوره(موانع(
- مکانيابي استقرار عملکردها
- اختفاء با استفاده از عوارض طبيعي
- حفاظت اطلاعات سيستمهاي حياتي و مهم
- مديريت بحران دفاعي در صحنهها
- فريب، ابتکار عمل و تنوع در کليه اقدامات
- تعيين مقياس بهينه استقرار جمعيت و فعاليت در فضا
- کوچکسازي، ارزانسازي و ابتکار در پدافند غيرعامل
- مقاومسازي و استحکامات و ايمنسازي سازههاي حياتي
- پراکندگي در توزيع عملکردها متناسب با تهديدات و جغرافيا
عوامل توسعهي ساختمانسازی در ایران
بيش از نيم قرن از آغاز ساختمانسازی و آپارتمانسازي در ایران ميگذرد. دلايلي زياد و متفاوتي براي اين موضوع بيان شده است؛ از جمله زياد شدن جمعيت، کمبود زمين براي احداث خانههاي تک واحدي، امنيت بيشتر در مجتمعهاي مسکوني، توان مالي شهروندان و بسياري دلايل ديگر که بر افزايش آپارتمانسازي و توسعه آپارتماننشيني تأثير ميگذارند. هر چند تمامي دلايل بيان شده به طور مستقيم و غير مستقيم با اين موضوع ارتباط دارند، ولي با اندکي دقت در روند توسعهي کلانشهرهاي کشور به ويژه تهران در دهههاي اخير ميتوان دو عامل اصلي را براي افزايش تعداد ساختمانهاي بلندمرتبه و مجتمعهاي مسکوني شناسايي کرد؛ نخست مهاجرت و دوم افزايش زاد و ولد و در نتيجه افزايش جمعيت.
نمودار1: فرآيند گسترش آپارتمانسازي
همانگونه که در نمودار شمارهي (1) نشان داده شده است در 50 سال گذشته افزايش مهاجرت و نرخ زاد و ولد به افزايش جمعيت شهرها و کاهش فضاي مورد نياز جهت سکونت و زندگي منجر شدهاند که از آن با اصطلاح «کمبود مسکن» ياد ميشود. از اين مرحله به بعد اقداماتي براي حل مشکل کمبود مسکن شکل گرفت که نه تنها اين مشکل را حل نکرد، بلکه موجب تشديد آن شد. کمبود مسکن از يک سو افزايش قيمت زمين را به دنبال داشت و از سوي ديگر سياستگذاران و مسئولان را وادار به چارهانديشي کرد؛ راهحل ارائه شده اين بود: رشد عمودي شهر و به عبارت ديگر آپارتمانسازي. بر اين اساس فروش تراکم در دههي شصت افزايش يافت و همين امر باعث شکلگيري فضا و فرصتي مناسب براي فعالان بخش خصوصي در ساخت و ساز مسکن شد.
آپارتمانسازي و احداث ساختمانهاي بلندمرتبه و مجموعههاي مسکوني، پيامدهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي زيادي به دنبال داشت که خود به افزايش توسعهي عمودي شهر منجر شد؛ براي مثال در بعد اقتصادي براي مالکان خانههاي ويلايي فرصتي مناسب جهت به دست آوردن منافع مالي فراهم شد؛ در بعد فرهنگي – اجتماعي، زندگي در آپارتمان به ويژه در اوايل شکلگيري اين سبک از زندگي، به عنوان يکي از شاخصهاي ثروت و پايگاه اجتماعي اهميت زيادي پيدا کرد؛ همچنين زندگي در آپارتمان مزايايي از قبيل امنيت بيشتر را براي ساکنان به دنبال داشت.
در هر حال، تمامي موارد ياد شده دست بهدست هم دادند و به توسعهي عمودي شهر انجاميدند؛ بدون اين که برنامهريزي مناسبي به ويژه در ابعاد فرهنگي و حقوقي در اين رابطه صورت بگيرد که اين امر نيز سبب بروز چالشها و مشکلات بسياري براي ساکنان مجتمعهاي مسکوني شده است.
اولويتسنجي ساختمانهاي عمومي
هدف از اولويتسنجي ساختمانهاي عمومي، تعيين بهترين گزينه از ميان انواع ساختمانهاي عمومي موجود درمناطق شهري به منظور كاربريهاي حفاظتي و پشتيباني از شهروندان غيرنظامي در برابر مخاطرات ناشي از بمباران هاي هوايي و موشكي است.
طبق مدل جنگ مدرن اصليترين اهدافي كه در حمله يك كشور بايد به سرعت نابود شوند و داراي ارزش هستند به ترتيب زير عبارتند از:
- مراكز فرماندهي(سياسي، اداري، اقتصادي، نظامي، انتظامي)
- مراكز ارتباطي(فرودگاهها، پايانهها، راه آهن، بنادر)
- زيربناها(مخابرات، كارخانجات، نيروگاهها و…)به منظور تشخيص مهمترين انواع ساختمانهاي عمومي از ديدگاه پدافند غيرعامل و تعيين اولويت آنها، به تعيين و تشخيص معيارهايي نياز است؛ معيارهاي اصلي اولويتسنجي شامل موارد ذيل است:
- حوزه نفوذ، مقياس كاربريهاي اصلي شهري, و درجه اهميت آن در سطوح مختلف جغرافيايي و سياسي؛
- اولويت بر اساس ضرورت عملكردي در هنگام حمله نظامي؛
- اولويت بر اساس ميزان كاربرد در هنگام حمله نظامي؛
- اولويت بر اساس ميزان ارزش نظامي مكان(استراتژيك يا غيراسترتژيك بودن)؛
- اولويت بر اساس انعطافپذيري مكان و چند عملكردي بودن آن؛
- اولويت بر اساس ميزان مقاومت در برابر تخريب و آسيب كالبدي.
با توجه به معيارهاي ذكر شده و نگاهي به ماهيت جنگهاي نسل ششم، در خواهيم يافت كه اماكني چون ساختمانهاي دولتي و وزارتخانههاي مهم، انبارها(صنعتي)، كارخانهها، راهآهن، فرودگاه، پست برق و گاز و آب، مراكز انتظامي، مراكز صدا و سيما و مخابرات قطعاً مورد حمله قرار خواهند گرفت. با توجه به موارد فوق و توجه به دقت آتش، هدفزني دقيق و انهدام كامل كه از ويژگيهاي كاركردي جنگهاي نسل ششم است، براي اين ساختمانها هيچ اقدام دفاعي از نوع غيرعامل نميتوان انجام داد. بنابراين بايد به سمت مكانهايي سوق پيدا كرد كه كالبد آنها استراتژيك نيست. ليكن ميتوانند نقش استراتژيكي در اقدامات پدافندي غيرعامل و اسكان و سازماندهي جنگزدگان داشته باشد، از ميان اين مكانها ميتوان به مواردي چون مدارس، بيمارستانها، مغازهها و فروشگاهها و ساختمانهاي اداري اشاره نمود. تحليلها و معيارهايي كه براي هريك از ابنيه ارائه ميشود، قابل تعميم به ساير اماكن هم نوع خود در سطح شهر ميباشد، ضمن آن كه به مؤلفه پراكندگي به عنوان يكي از ملاحظات كليدي مهم در جنگهاي مدرن توجه شده است.
ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ و دﻓﺎع ﻏﻴﺮﻋﺎﻣﻞ
ﺧﻠﺒﺎن ﺑﺎ ﭘﻴﺶﻓرضهایی ﻛﻪ از ﻫﺪف، ﺑﻪ ﺻﻮرت اﺷﻜﺎل ﻫﻨﺪﺳﻲ و ﻣﻨﻈﻢ در ذﻫﻦ ﺧﻮد دارد، آن را ﺑﺎ ﻫﻴﺄت ﻛﻠﻲ ﻛﻪ در زﻳﺮ ﭘﺎي ﺧﻮد ﻣﻲﺑﻴﻨﺪ ﺑﺎزﺷﻨﺎﺳﻲ و ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ داده، ﭘﺲ از ﺣﺼﻮل اﻃﻤﻴﻨﺎن از ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ در ﺗﺼﻮﻳﺮ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﺣﻤﻠﻪ و ﺑﻤﺒﺎران ﻣﻲﮔﻴﺮد. ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ(ﻣﺸﺎﺑﻬﺖ، ﻣﺠﺎورت، اﺳﺘﻤﺮار و ﺗﻜﻤﻴﻞ) ﻣﻮﻳﺪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺑﻪ ﻃﺮز ﻣﻮﺛﺮي در ذﻫﻦ و ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﺑﻌﺪي ﺧﻠﺒﺎن اﺛﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ و او را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﺪف ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻃﻼﻋﺎت و ذهنیتهای ﻗﺒﻠﻲ او ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮي دارد، ﻫﺪاﻳﺖ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ. وﻇﻴﻔﻪ ﻣﻬﻢ و اﺻﻠﻲ در ﺑﻌﺪ دﻓﺎع ﻏﻴﺮﻋﺎﻣﻞ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ذﻫﻦ و ﻓﻜﺮ ﺧﻠﺒﺎن را ﺑﺎ ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮي از اﻗﺪاﻣﺎت زﻳﺮ، ﮔﻤﺮاه و وي را در ﺑﻤﺒﺎران اﻫﺪاف ﻣﻮرد ﻧﻈﺮش ﺑﺎ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﻮاﺟﻪ ﺳﺎزﻳﻢ:
- اﺳﺘﺘﺎر
- اﺧﺘﻔﺎء
- اﻳﺠﺎد هدفهای ﻛﺎذب و ﻓﺮﻳﺒﻨﺪه
- اﻳﺠﺎد دود
- اﻳﺠﺎد ﭘﺮاﻛﻨﺪﮔﻲ
- ﭘﺮﻫﻴﺰ از اﻳﺠﺎد ﺗﺮاﻛﻢ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.