زمانی که ما  راجب مذاکره فکر می‌کنیم، نباید حالت تدافعی به خودمون بگیریم. طوری که انگارجنگ است. اگر روی  برجسته کردن توانایی‌هایمان و قدرت حرکتمان تمرکزکنیم وبه این بیاندیشیم مذاکره یک جنگ نیست که برنده و بازنده باشد ، مذاکره را شبیه رقصیدن بدانیم که دو یا چند نفر هماهنگ با هم حرکت می‌کنند.

ما دائما سرکار باهم مذاکره می‌کنیم برای حقوق بیشتر، ترفیع، تعطیلات و حتی استقلال بیشتر مذاکره می‌کنیم ما در اصل هر روز مذاکره می‌کنیم فقط برای این که کارمان را انجام دهیم و برای امنیت منابع خودمان و تیم خود این کار را انجام می‌دهیم زمانی با ذهنیت اشتباه وارد آن می‌‌شویم، با مشت آماده‌ی مبارزه می شویم وموفق نخواهیم شد. چون مذاکره درباره چیره شدن نیست راجع به ساختن یک رابطه است و ارتباط وقتی مستحکم می‌شود که راهی برای دادن و گرفتن و حرکت هماهنگ با هم را پیدا کنید.

و برای اینکه شما برای یک مذاکره آماده باشید باید :  اولا تحقیق کنید ببینید که آیا درخواستنون منطقی ا ست .اشتیاق شما برای این مذاکره چیه؟ چه چیز می‌خواهید از این مذاکره  و چه چیزی باعث کناره‌ گیری شما ازمذاکره می‌شود؟

دومین عامل  که در مذاکره باید به آن توجه داشته باشیم اینکه  از نظر ذهنی برای مذاکره آماده باشید. درخواست  مذاکره کردن می‌تواند احساسی شود.

همه ما احساساتی مثل عصبانیت و جریحه دار شدن را زمانی که هویت درونی ما مورد تهدید قرار می‌گیرد حس می‌کنیم. هنگامی که کارفرمای شما احتمالا دنبال حقایقی ارزشمند در شماست،مثل این که شما فردی پرکار و شایسته این هستید، سعی کنید از فکر کردن درباره مذاکره به عنوان آخرین آزمون میزان ارزشتان دوری کنید. به سمت فهمیدن این که درخواست شما احتمالا قبول یا رد می‌شود بروید، و هیچ کدام از این‌ها میزان ارزش شما نیست.

همینطور بدانید که اگر احساس کردید ناامید، ناراحت هستید در طی مذاکره شدید، مشکلین که  ندارد که عقب نشینی کنید می‌توانید مجلس را ترک و به بالکن بروید. فقط بگویید:« اجازه بدید بیشتر راجبش فکر کنم.

آیا می‌توانیم این بحث را متوقف و فردا ادامه دهیم؟

سومین و آخرین راه برای آمادگی در مذاکره این است که خود را به جای طرف مقابل بگذارید. زمانی برای پیش بینی کردن نیاز‌ها و چالش‌های دیگران بگذاریداینکه احتمالا چه فشار‌هایی را تحمل می‌کنند؟ چه خطراتی را می‌پذیرند؟ آیا قدرت دادن چیزی که شما می‌خواهید را دارند؟ «بله» گفتن او چه پیامد‌هایی دارد؟وقتی شما این درخواست را مطرح می‌کنید، توجه کنید که بین نیاز خود با توجه به دیگران تعادل ایجاد کنید، زمانی که موقعیت خود را برنامه ریزی کردید، از جملاتی  مثل اینکه « من این درخواست را مطرح کردم چون می‌دانم که برای گروه من خوب است. که من می‌خواهم به این و آن هدف‌ها برسم، و می‌دانم که این درخواست عملی‌اش می‌کند.»

استدلال‌هایی مثل این نشان می‌دهد که شما بلند پرواز،می‌دانید که چه می‌خواهید، ولی به دیگران هم اهمیت می‌دهید.پس بیشتر قضاوت‌های اشتباه از مذاکره ما، دقیقا از مخالفت‌ها نمی‌آید ولی از سوء‌تفاهم دیگران شکل می‌گیرد. پس مهم است که خوب گوش دهیم، برای این که بپرسیم چرا و چرا نه؟ و حتما فرصت‌هایی غیر قابل پیش بینی پیدا خواهید کرد .